به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
روند تورم افسار گسیخته بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ اوج گرفت. در کمتر از دوسال، نرخ ارز ۴ برابر شد، ۴۰۰ درصد افزایش. مسکن و خودرو بیش از ۲۰۰ درصد تورم؛ و اقلام مصرفی مردم بیش از این ارقام و درصدها.
یک علت این بود که برخی سیاسیون، خاطر شأن از انتخابات آسوده شده بود. علت مکمل و اصلی تر این بود که بخشی از روند کنترل تورم، صحنه آرایی بود و بخشی دیگر، سیاستهایی که در کوتاه مدت تورم را مهار میکرد اما در میان مدت موجب رکود تورمی سنگین میشد.
پروژههای عمرانی بسیاری مانند مسکن مهر که چرخ ۲۵۰ شاخه صنعتی و تولیدی را به حرکت در میآورد، در تیراژ میلیونی شغل درست میکرد و موجب کاهش تقاضا در بازار و کاهش تورم میشد، تعطیل شدند. با این توجیه که تزریق نقدینگی چند هزار میلیارد تومانی، تورم تولید میکند.
یادداشت دیگری از محمد ایمانی را بخوانید:
دیپلماسی یعنی حراج غیرت و عزت؟!
این سمفونی را هرگز از یاد نبریم
ایران به یک ربع آخر بازی رسیده است
اما در همین دولت، نقدینگی از ۴۳۰ هزار میلیارد به ۱, ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. در عین حال، به علت شرایط دولت ساخته "تعلیق و انتظار معجزه برجام" و تعطیلی تولید، رکود شدید حاکم شد. در عین حال نقدینگی فزاینده، سراغ بخشهای دلالی غیر مولد رفت. انقباض دولت که به فضای اقتصادی هم سر ریز میشد، با انبساط سیلاب نقدینگی سرگردان همراه شده و مصیبت رکود و تورم را با هم آورده بود!
اما از همه بدتر، هم سویی دانسته یا ندانسته برخی مدیران با راهبرد دشمن و طیف غربگرا مبنی بر "شرطی سازی" مردم و تصمیم گیران به مذاکره و توافق یکطرفه با آمریکا و اروپا بود.
بمباران شدید رسانهای در جریان بود و برخی مدیران و سیاسیون هم در تدارک آن نقش ایفا میکردند. تروریستها و اخلالگران اقتصادی هم در این میان فعال بودند.
اخلالگران ضمن دستکاری در قیمت ارز و از این قبیل، به بازار و مردم و مسئولان چنین تلقین میکردند که هر وقت بوی سفرهای دیپلماتیک و مذاکره و توافق میآید، حال اقتصاد خوب میشود و هر وقت میخواهیم پای حداقل حقوق خود بایستیم یا در برابر تهدید دشمن از خود اقتدار نشان دهیم، نرخ ارز به هم میریزد و بازار ملتهب میشود!
این روند، فروردین ۹۴ و سپس تیر ماه همان سال اوج گرفت. فضای تبلیغاتی چنان شدید بود که برخی شهروندان در جشن خیابانی بر اساس جو تبلیغاتی موجود، دلار را با اسکناس ۵۰۰ یا هزار تومانی نشان دادند. حاکی از اینکه قیمت دلار به یک سوم یا یک ششم کاهش مییابد!
کسی نگفت که در شرایط تحمیل رکود به تولید ملی و گسترش بی رویه واردات که بنیه اقتصاد ملی را به قهقرا میبرد و تبدیل به طفیلی اقتصاد خارجی و دیپلماسی التماسی میکرد، چگونه امکان دارد ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم افزایش پیدا کند؟!
استدلالهای رایج اقتصادی در دنیا را کمتر کسی میشنید. فقط وعده بود و هیجان. ادعا میشد پس از توافق، هر ماه ۶ میلیارد دلار جرینگی به کشور سرریز میشود (!) ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده به علاوه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی به ایران میآید (!) بوئینگ آمریکا و ایرباس فرانسه برای فروش ۲۰۰ فروند هواپیما به ایران مسابقه گذاشتهاند (!) قرارداد ۵ میلیارد دلاری با شرکت توتال امضا شد و انبوه قراردادهای مشابه خارجی (بدون حضور شرکتهای ایرانی) در راه است. و...
نه کسی از چند و چون قرارها پرسید، و نه از ضمانت اجرا و نه از نابودی ظرفیتهای اقتصادی داخلی که مورد بی مهری قرار میگرفت. صرف آمد و شد هیئتهای خارجی، از تیر تا اسفند ۹۴ که انتخابات مجلس برگزار میشد، برای مردم فاکتور شد.
سال ۹۵ هم گفته شد، گلابیهای باغ برجام، سال ۹۶ و ۹۷ به بار مینشیند، بنابراین مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حق انتخاب ندارند وحالا که برنامه هستهای را دادهاند، ناچارند پای همین روند بمانند تا خیرش را بخورند… اما مردم از بعد انتخابات ۹۶، به تدریج میوه تلخ درخت شرطی شدن راچشیده اند تا به امروز.
چرا؟ چون برخی مدیران ما به جای اهتمام به رونق اقتصاد ملی (که هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست) و توسعه دیپلماسی عزتمندانه و حکیمانه در جهان غیر غرب، همچنان معطل اخم این یا لبخند آن دولت غربی هستند. رندان معارض با نظام و انقلاب هم که حتی سرنوشت ملت و اعتبار دولت نیز برایشان مهم نیست، همچنان با الّا کلنگ دلار بازی میکنند تا دولت و دیگر نهادها جرئت نکنند به بازی فریبکارانه دشمن در حوزه تولید اعتیاد و شرطی سازی به انفعال و سازش یکطرفه پایان دهند.